**لبخندخدا**

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

زندگی..

16 آذر 1395 توسط لبخند خدا



Image result for ‫زندگی صحنه‬‎

 


زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 

 1 نظر

نهی از اسراف..

18 آبان 1395 توسط لبخند خدا

پیامبر اکرم ص: بد ترین امت من مرفهان خوش گذرانی هستند که جسم هایشان بر اسراف می روید.

 1 نظر

حفظ ابروی مومن

18 آبان 1395 توسط لبخند خدا

رسول خدا فرمودند: ای مسلمانی که با زبان اسلام اورده ولی ایمان خالصانه در دلتان جای نگرفته است ! مسلمانان را مذمت نکنید و عیب هایشان را اشکار  نسازید؛ زیرا هر کس عیب های مسلمانان را اشکار سازد خدا عیبش را اشکار کند..

 نظر دهید »

اهانت در فضای مجازی

18 آبان 1395 توسط لبخند خدا

یکی از اسیب های فضای مجازی اهانت به دیگران است این مساله بشدت از سوی قران کریم نهی شده است :  ای کسانی که ایمان اوردید نباید گروهی از مردان شما گروهی دیگر را مسخره کنند شاید انها از این بهتر باشند و نه زنانی زنان دیگر را شاید انان از اینان بهتر باشند حجرات۱۱

و اگر از انها بپرسند چرا سخریه و استهزاء میکنید پاسخ میدهند که ما به مزاح و مطالبه سخن راندیم توبه۶۵

 اسلام در موارد زیادی بدگویی و اهانت به دیگران را حرام شمرده است .. ایا ما این حریم و احترام را در فضای مجازی رعایت میکنیم؟؟

 2 نظر

عاقل کیست؟ از نگاه قران

18 آبان 1395 توسط لبخند خدا

ازنگاه قران عاقل کسی است که به یقین میداند قران از جانب خداوند است  به عهد خدا وفا میکند هم پیمان به حق را نمیشکند و هم انچه را خدا امر به پیوند ان کرده است اطاعت میکند و از خدا میترسد و به سختی هنگام حساب می اندیشد و هم در طلب رضای خدا راه صبر پیشه میگیرد و نماز را بپا میدارد و از انچه نصیبشان کردیم به فقراء اشکار و نهان انفاق میکند و در عوض بدی های مردم نیکی میکند . سوره رعد ایه۱۹ 

 

ایا ما عاقلیم…

 نظر دهید »

بسیار زیبا..

18 آبان 1395 توسط لبخند خدا

 

عکس های قبرستان بقیع - قبور چهار امام مدفون در بقیع

امام حسن مجتبی

امام زین العابدین

امام محمد باقر

امام حعفر صادق

و بزرگانی همچون حضرت خدیجه الکبرا - حضرت ام البنین و ...

 



 

منبع وبلاگ:مرقد مطهر

 

 نظر دهید »

علت و چگونگی شهادت امام حسن (ع)

18 آبان 1395 توسط لبخند خدا

درباره علّت وچگونگی رحلت آن حضرت سه قول مطرح شده که عبارتند از:

1. فوت به مرگ طبیعی؛

دکترحسن ابراهیم از مورخان معاصر می نویسد: امام حسن علیه السلام چهل روز بعد از بازگشت از عراق به مدینه، با مرگ طبیعی از دنیا رفت.

این قول نادرست است؛ زیرا بر اساس شواهد تاریخی، امام علیه السلام حداقل دو سال تمام بعد از بازگشت از عراق، در مدینه سکونت داشت.

2. فوت بر اثر ابتلا به بیماری سل؛

ورنلدس، شرق پژوه معاصر، درباره علت فوت امام حسن علیه السلام چنین نگاشته است: به بیماری سل مبتلا شد و در سن چهل و پنج سالگی از دنیا رفت.

سند این قول، گزارشی از بلاذری یکی از مورخان اهل سنت است؛ در حالی که خود بلاذری این خبر را بدون سند و تنها به عنوان یک قول ضعیف ذکر کرده که قابل استناد نمی باشد.

3. فوت بر اثر مسمومیت به دستور معاویه؛

این قول مستند به منابع تاریخی ـ حدیثی متعددی است که جمع آوری همه آنها مستلزم نگارش یک کتاب می باشد و ما در این جا تنها به برخی از این نقل ها اشاره می کنیم:

الف. شیخ مفید چنین نوشته است: معاویه فردی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس فرستاد که من تو را به همسری پسرم یزید درخواهم آورد؛ به شرط آن که تو حسن را زهر دهی و صد هزار درهم نیزبرای او فرستاد و آن زن این کار را انجام داد وبه امام حسن علیه السلام زهر داد. معاویه، پول را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید در نیاورد و او پس از رحلت امام علیه السلام با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد و فرزندانی برای او آورد و هر گاه میان آن فرزندان و سایر قبایل قریش سخنی و گفت وگویی پیش می آمد، قریش آنان را سرزنش کرده، می گفتند: ای پسران آن زنی که به شوهرش زهر می خوراند!

ب. علامه طبرسی چنین آورده است: معاویه به منظور قتل امام حسن علیه السلام، زهری برای جعده دختر اشعث که همسر امام علیه السلام بود، فرستاد و به او مژده ازدواج با پسرش یزید را داد و گفت: چون این زهر را به خورد حسن بن علی علیهما السلام دهی، من تو را به عقد یزید، پسر خود در آورده، ملکه جهان گردانم و چون آن ملعون امام حسن علیه السلام را زهر خورانید و امام علیه السلام به شهادت رسید، به شام رفت و گفت: من به عهدم وفا کردم و اینک وقت احسان توست. معاویه گفت: از پیش من دور شو؛ زنی که با مثل حسن بن علی علیه السلام نسازد، به یقین با پسرم هم سازش نخواهد کرد؛ زیرا که شرافت و کرامت نسب با حسن علیه السلام بود و تو که با فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله سازش نکردی، با پسر من سازش نخواهی کرد.

ج. بلاذری نیز چنین نوشته است: گفته شده که معاویه توطئه ای کرد و توسط جعده دختر قیس، حسن بن علی [علیهماالسلام] را مسموم کرد.

وی همچنین تصریح کرده که امام حسن علیه السلام را چهار بار مسموم کردند و آن حضرت در آخرین بار فوت کرد.

بنابراین، با توجه به شواهد و دلایل فراوان، مسئله شهادت امام حسن علیه السلام را بایستی از موضوعاتی دانست که از نظر تاریخی کوچک ترین تردیدی در صحت آن وجود ندارد. علاوه بر این امام حسن علیه السلام از نحوه رحلت خود خبر داده است.

 امام حسن علیه السلام به خاندان خود فرمود:

من به وسیله زهر، شهید می شوم همان طور که پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله شهید شد. گفتند: چه کسی تو را مسموم می نماید؟ فرمود: جعده، دختر اشعث بن قیس؛ زیرا معاویه وی را تحریک می کند و این دستور را به او می دهد. گفتند: پس جعده را از خانه ات خارج و از خودت دور کن! فرمود: چگونه او را خارج کنم؛ در صورتی که هنوز عملی انجام نداده است. اگر من وی را خارج کنم، باز هم مرا می کشد! و علاوه بر این نزد مردم عذری خواهد داشت.

باید توجه داشت که هر چند خداوند متعال برخی از اخبار غیب را در اختیار معصومان علیهم السلام قرار داده، اما آنان در زندگی شخصی و دیگر امور از علم غیب استفاده نمی کنند و همانند سایر مردم زندگی می کنند و مورد آزمایش وسختی های دنیایی قرار می گیرند.

زمان و مکان شهادت

درباره سال، ماه وروز شهادت امام علیه السلام نقل های متعددی در منابع تاریخی - حدیثی ذکر شده، اما اغلب منابع به یکی از سال های41، 50 یا 51 تصریح کرده اند. کلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی، تاریخ شهادت را ماه صفرسال 49 دانسته اند که این قول، مورد اعتماد علما قرار گرفته است. محل شهادت امام را نیزبدون اختلاف، مدینه و قبرستان بقیع ذکر شده است.

لحظات پایانی عمر امام حسن علیه السلام

شیخ صدوق چنین نقل کرده است: موقعی که زمان شهادت امام حسن علیه السلام نزدیک شد، آن حضرت شروع به گریه کرد. به آن بزرگوار گفته شد: آیا گریه می کنی؛ در صورتی که مقام و منزلتی بزرگ نزد پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله داری؟ شما بیست حج با پای پیاده به جای آورده اید و سه مرتبه مال خود (حتی نعلین خود را) با خدا تقسیم نموده ای. .. آن حضرت فرمود: من برای دو موضوع گریه می کنم؛ یکی هول [وحشت] موقع حساب و دیگری فراق دوستان.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

شعر زیبای سیب و جواب زیبای شاعران

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

 

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید

 

غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

 

حمید مصدق ( خرداد ۱۳۴۳)


نتیجه تصویری برای سیب

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
  پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ  عشق  تو را خالصانه بدهم
  بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
  دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد  گریه  تلخ تو را….
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

فروغ فرخزاد



نتیجه تصویری برای سیب


 

او به تو خندید و تو نمی دانستی
این که او می داند
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
از پی ات تند دویدم
سیب را دست دخترکم من دیدم
غضبآلود نگاهت کردم
بر دلت بغض دوید
بغض ِ چشمت را دید
دل و دستش لرزید
سیب دندان زده از دست ِ دل افتاد به خاک
و در آن دم فهمیدم
آنچه تو دزدیدی سیب نبود
دل ِ دُردانه من بود که افتاد به خاک
ناگهان رفت و هنوز
سال هاست که در چشم من آرام آرام
هجر تلخ دل و دلدار تکرار کنان
می دهد آزارم
چهره زرد و حزین ِ دختر ِ من هر دم
می دهد دشنامم
کاش آنروز در آن باغ نبودم هرگز
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که خدای عالم
ز چه رو در همه باغچه ها سیب نکاشت؟

مسعود قلیمرادی

 

 

نتیجه تصویری برای سیب

 


دخترک خندید و
پسرک ماتش برد
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد
غضب آلود به او غیظی کرد
این وسط من بودم
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام
هر دو را بغض ربود
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت
او یقیناً پی معشوق خودش می آید
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود
مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند
این  جدایی به  خدا رابطه با سیب نداشت

جواد نوروزی



نتیجه تصویری برای سیب

 


 1 نظر

حرفهای شنیدنی زائران خارجی

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

نتیجه تصویری برای اربعین

در مسیر کربلا هر کس در حد توانش عشق خود به حسین(ع) را نمایان می کند. داستان عاشقان حسینی در حماسه اربعین حسینی شنیدنی است.

به گزارش مهر، طریق الحسین(ع) این روزها یک مسیر بین المللی است و شیعیان از همه کشورهای اسلامی در این مسیر به چشم می خورند. در خانواده مسیحی به دنیا آمد و اهل آمریکا بود. بانوی مسیحی تازه مسلمان شده آمریکایی در موکب مسجدمقدس جمکران می گفت: «از زمان نوجوانی به کتاب علاقه زیادی داشتم و اهل مطالعه بودم و مادرم هم به مناسبت های مختلف کتاب برایم می خرید و بهترین هدیه اش برایم کتاب بود.»

این خانم آمریکایی که «سمیرا کامر» نام دارد این داستان خواندنی زندگی خود را روایت می کند: «از آن دوران همیشه سعی می کردم مطالعات دینی ام را هم بالا ببرم و بارها در خصوص دین مسیحیت سوالات متعددی برایم پیش می آمد که جواب قانع کننده ای برای آنها نمی یافتم و همیشه این سوال برایم مطرح بود که چطور ممکن است خداوند دارای فرزند باشد تا اینکه با اسلام و مکتب شیعه آشنا شدم.» حالا سمیرا در مسیر کربلا پیشانی بند مشکی یا مهدی (عج) بر سر بسته و از حس و حالش در طریق الحسین(ع) روایت می کند: «رسیدن به این جاده سختی های بسیاری برایم داشت تا اینکه به نجف رسیدیم ، اما وقتی حرکت خود را از سمت نجف اشرف به کربلای معلی آغاز کردیم چیزی جز زیبایی ندیدم. متاسفانه این جریان عظیم اربعین که میلیون ها نفر از شیعیان در آن حضور دارند از سوی شبکه های تلویزیونی و رسانه های کشورهای اروپایی و آمریکایی در بایکوت خبری است ، چرا که آنها می دانند اگر این عشق و ارادت به سیدالشهداء (ع) را به تصویر بکشند ؛ قطعا در اذهان سایر ادیان سوالات فراوانی در خصوص واقعه اربعین و عاشورا پدید می آید و عشق امام حسین (ع) بسیاری از دل ها را فتح خواهد کرد.»

 

کاروان صد نفره غربی ها در کربلا

هر کدام یک از این زائران در رسیدن به طریق الحسین(ع)  برای خودشان سرنوشت شنیدنی دارند و بیشتر زائران خارجی هم در قالب کاروان های چندن نفره راهی کربلا شده اند. «هنا الحاف» 48 سال دارد که لبنانی الاصل مقیم کاناداست و 28 سال در شهر مونترال زندگی می کند.

هنا زائر اربعین حسینی است که از نجف با پای پیاده به سمت کربلا حرکت کرده است می گوید در کانادا رستوران دارد و به صورت خانوادگی این رستوران را می گردانند و خیلی از ایرانی ها هم به رستوانشان می روند. او ماجرای سفر به کربلا را اینچنین روایت می کند: «ما در کانادا یک موسسه به اسم موسسه امام حسین(ع) داریم که در روز عاشورا امام جماعت مسجد این موسسه در خصوص اهمیت زیارت اربعین سخنرانی کرد و گفتند که یکی از علائم مومنان همین زیارت اربعین است و از همان زمان تصمیم گرفتیم برای آمدن به کربلا در روز اربعین برنامه ریزی کنیم. همین سخنان باعث شد تا ما شیفته این مراسم پیاده روی اربعین شویم و البته از سال های گذشته نیز تصاویر این پیاده روی مردم را از نجف اشرف به سمت کربلا در شبکه های لبنانی دیده بودم و خیلی دلم می خواست در این جمع حضور داشته باشم.»

بانوی کانادایی می گوید ما صد نفر شدیم و از سوی همین موسسه امام حسین(ع) از کانادا به عراق آمدیم و در جمع ما هم زائرانی از کشورهایی همچون فرانسه ، انگلیس ، لبنان و کانادا و آمریکا هم هستند. او از علاقه اش فراوانش به زیارت امام رضا(ع) هم می گوید و آرزو دارد بعد از زیارت امام حسین(ع) به ایران و زیارت امام رضا(ع) برود.

هر مشکلی پیش بیاید فدای حسین (ع)

اسد منتاج هم دیگر زائر کانادایی اربعین حسینی است که 37 سال دارد و می گفت در کانادا  در یک شرکت کامپیوتری کار می کند که به همراه همین موسسه امام حسین(ع) به کربلا آمده است. «احساسم را نمی توانم بگویم و این همه عظمت و جمعیت برای همه ما شوق آور است و هر قدمی که در این مسیر برمی داریم ،  هم دوست داریم زودتر تمام شود و به کربلا برسیم و به زیارت امام حسین(ع) برویم و هم دوست داریم که تمام نشود و این عشق و ارادت به امام حسین(ع) را بیشتر درک کنیم.»

او می گوید دوست دارم هر سال بیایم در این مراسم شرکت کنم و وقتی برگشتم دوستانم را هم برای سال آینده خواهم آورد تا این عظمت را ببینند و به شیعه بودن خود افتخار کنند.

از اسد می پرسم در این مدتی که مرخصی گرفته ای و به  زیارت آمده ای برایت مشکلی بوجود نمی آید؟ که جواب می دهد هیچ مشکلی ندارم و همه این ها فدای امام حسین(ع) و حتی اگر بیرونم کردند هم به این آمدن راضی هستم.

بهشت یعنی مسیر پیاده روی اربعین

عباس علی هم یک مهندس هندی است که در بین زائران اربعین حسینی حضور دارد که تحصیلاتش را در انگلیس به اتمام رسانده  و در خانواده ای مسلمان و شیعی بزرگ شده است. «در مسیر پیاده روی اربعین از نجف به کربلا صحنه های زیبایی را دیدم و این شوق و شور مردم در حرکت به سمت حرم  امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) وصف نشدنی است.»

عباس با بیان اینکه هیچ گاه نمی توان بهشت را در این دنیا به تصویر کشید، ادامه می دهد: «اگر من بخواهم تصویری از بهشت را به دیگران نشان دهم،  این مسیر پیاده روی اربعین که به حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس(ع) ختم می شود را نشان خوام داد . امروز چیزی که همه امت اسلام و مسلیمن به آن نیاز دارند ،  صلح و عدالت است و به نظرم این موضوع مهمی است که می تواند مقدمه ظهور باشد.»

 

 نظر دهید »

× سوال ×

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

با سلام خدمت همه خواهرای عزیزممنون میشم پاسخ بدین.

اگه یک روز بیدار بشین و متوجه بشین که هیچکس توی دنیا قدرت بینایی نداره و فقط شما از این نعمت برخوردار هستین اولین فکری که به ذهنتون میاد چی هستش؟

 

نتیجه تصویری برای سوال

 نظر دهید »

انسانیت یا...

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

 

گاهی تصاویری می‌بینیم که به‌شدت برای‌مان دردناک هستند، اما نمی‌توانیم چشم از آن‌ها برداریم. حسی داغ از اشک و شرم، صورتمان را داغ می‌کند و از خود می‌پرسیم، چطور جرأت کرده‌اند با هم‌نوعان خود چنین کاری کنند؟ چطور می‌توانند این‌قدر سقوط کرده‌باشند؟ اما مهم‌تر از این پرسش این است که در موقعیت‌های مشابه، ما کدام راه را انتخاب می‌کنیم؟ خواندن این پست قدیمی، این پاسخ دردناک را مطرح می‌سازد که: نمی‌توانیم مطمئن باشیم! برخی از تصاویری که این در این پست می‌بینیم ، پاسخ به  پرسش دوم  را می‌طلبد.


- مرد گرسنه ی هندی، از پس‌مانده‌ی غذا روی خط آهن می‌خورد.

عکس‌هایی که انسانیت را هدف گرفته است انسانیت,دردناک,عکس,گالری عکس های جالب و زیبا


- سربازی که توسط تک‌تیراندازها مورد هدف قرار گرفته، در میان بازوان یک کشیش جان می‌سپارد. (۱۹۶۲)

عکس‌هایی که انسانیت را هدف گرفته است انسانیت,دردناک,عکس,گالری عکس های جالب و زیبا


- جان لنون در واپسین ساعات زندگی خود، در حال دادن امضا. اما شاید جزء مهم‌تر تصویر، حضور لمارک چپمن"، قاتل او است. قاتلی که مُریدانه در کنار لنون دیده می‌شود. (۱۹۸۰)

عکس‌هایی که انسانیت را هدف گرفته است انسانیت,دردناک,عکس,گالری عکس های جالب و زیبا


- آن‌ها، خودشان خانه دارند و ما از خانه هایشان جدای‌شان کرده‌ایم� زرافه و خرس‌قطبی ارزومند قلمرو خود.

عکس‌هایی که انسانیت را هدف گرفته است انسانیت,دردناک,عکس,گالری عکس های جالب و زیبا


- مادر سومالیایی جنازه‌ی فرزند فوت کرده اش را در آغوش دارد. او از گرسنگی مرد. (۱۹۹۲)

عکس‌هایی که انسانیت را هدف گرفته است انسانیت,دردناک,عکس,گالری عکس های جالب و زیبا

 2 نظر

شعر زیبا و دلنشین فریدون مشیری

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

زندگی در چشم من شبهای بی مهتاب را ماند
شعر من نیلوفر پژمرده در مرداب را ماند
ابر بی باران اندوهم
خار خشک سینه کوهم
سالها رفته است کز هر
آرزو خالی است آغوشم
نغمه پرداز جمال و عشق بودم آه
حالیا خاموش خاموشم
یاد از خاطر فراموشم
روز چون گل میشکوفد بر فراز کوه
عصر پرپر می شود این نوشکفته در سکوت دشت
روزها این گونه پر پر گشت
چون پرستوهای بی آرام در پرواز
رهروان را چشم حسرت باز
اینک اینجا
شعر و ساز و باده آماده است
من که جام هستیم از اشک لبریز است میپرستم
در پناه باده باید رنج دوران را ز خاطر بر د
با فریب شعر باید زندگی را رنگ دیگر داد
در نوای ساز باید ناله های روح را گم کرد
ناله من میترواد از در و دیوار
آسمان اما سراپایش گوش و خاموش است
همزبانی نیست تا گویم بزاری ای دریغ
دیگرم مستی نمی بخشد شراب
جام من خالی شدست از شعر ناب
ساز من فریاد های بی جواب
نرم نرم از راه دور
روز چون گل میشکوفد بر فراز کوه
روشنایی می رود در آمان بالا
ساغر ذرات هستی از شراب نور سرشار است اما من
همچنان در ظلمت
شبهای بی مهتاب
همچنان پژمرده در پهنای این مرداب
همچنان لبریز ز اندوه می پرسم
جام اگر بشکست
ساز اگر بگسست
شعر اگر دیگر به دل ننشست

 1 نظر

داستان جذاب..

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و از او پرسیدند: “فاصله بین دچار مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل آن مشکل چقدراست؟” استاد اندکی تامل کرد و گفت: “فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر شخصی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین است!”

 

آن دو مرد جوان گیج و آشفته از نزد او بیرون آمدند و در بیرون مدرسه با هم به بحث و جدل پرداختند. اولی گفت: “من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده است که باید به جای روی زمین نشستن از جا برخاست و شخصا برای مشکل راه حلی پیدا کرد. با یک جا نشینی و زانوی غم در آغوش گرفتن هیچ مشکلی حل نمی‌شود.” دومی کمی فکر کرد و گفت: “اما اندرزهای پیران معرفت معمولا بارمعنایی عمیق‌تری دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند. آنچه تو می‌گویی هزاران سال است که بر زبان همه جاری است و همه آن را می‌دانند. استاد منظور دیگری داشت.”

 

آن دو تصمیم گرفتن نزد استاد بازگردند و از او معنای جمله‌اش را بپرسند. استاد با دیدن مجدد دو جوان لبخندی زد و گفت: “وقتی یک انسان دچار مشکل می‌شود. باید ابتدا خود را به نقطه صفر برساند. نقطه صفر وقتی است که انسان در مقابل کائنات و خالق هستی زانو می‌زند و از او مدد می‌جوید. بعد از این نقطه صفر است که فرد می‌تواند برپا خیزد و با اعتماد به همراهی کائنات دست به عمل زند. بدون این اعتماد و توکل برای هیچ مشکلی راه حل پیدا نخواهد شد. باز هم می‌گویم فاصله بین مشکلی که یک انسان دارد با راه چاره او، فاصله بین زانوی او و زمینی است که برآن ایستاده است!”




 نظر دهید »

هوش و زکاوت حضرت زینب سلام الله

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

كلمات دربار و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبههایى كه از آن حضرت روایت شده خود قوىترین دلیل بر كمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار مىباشد. همان بانویى كه امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: «اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة» یعنى:

«اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیدهاى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است».

در اینجا مرورى كوتاه به قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس یزید كه یكى از بزرگترین حركتهاى آن حضرت، در واقعه كربلا بود كه دستگاه حكومت بنى امیه را به شدّت لرزاند مىكنیم:

«به خدا قسم اى یزید، هر چه كردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا كه تو جز پوست خود نشكافتى و جز گوشت خود ندریدى.

اى یزید! در آن روزى كه خداوند بدنهاى پاك شهیدانمان را حاضر مىكند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهى شد، امّا میدانى در چه حالى؟ در حالیكه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین بردهاى. آرى اى یزید! از این پیروزى ظاهرى كه به دست آوردهاى، غرق شادى مشو، و آن عزیزان را كه در كربلا به خاك و خون كشیدهاى، مغلوب و مرده مپندار. كه خداوند مىفرماید: (كسانى را كه در راه خدا شهید شدهاند مرده مپندارید. بلكه آنان زندهاند و در نزد خداى خود روزى مىخورند).آل عمران: 169

و اى یزید! براى تو همین بس كه حاكم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى كسى كه این مقام را براى تو زینت داده و تورا بر گردن مسلمین سوار كرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست كه چه جانشین بدى براى خود تعیین كرده و در روز جزا درخواهید یافت كه بدترین مكان از آنِ كیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.

 نظر دهید »

یا زینب..

16 آبان 1395 توسط لبخند خدا

 

هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش

وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی
با یل ام البنین بودند در دور و برش

مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش

دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب
می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش

اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش

حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست
ارث برده این عقیله حجب را از مادرش

حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش

هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند
یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش…

 

شعر احسان نرگسی رضاپور برای حضرت زینب(س)

 نظر دهید »

یاد مرگ..

14 آبان 1395 توسط لبخند خدا

ترجمه خطبه۱۴۹ نهج البلاغه:ای مردم! هر کس از مرگ بگریزد، بهنگام فرار ان را خواهد دید .أجل سرآمد زندگی و فرار از مرگ رسیدن به آن است.چه روزگارانی که در پی گشودن راز نهفته اش بودم اما خواست خداوند جز به پنهان ماندنش نبود.هیهات! که این علمی پنهان است.

 نظر دهید »

خوشا دردی که در مانش تو باشی...خوشا راهی که پایانش تو باشی..

14 آبان 1395 توسط لبخند خدا
خوشا دردی که در مانش تو باشی...خوشا راهی که پایانش تو باشی..
 1 نظر

توریستی که متوجه کفش نداشتن ی فقیر میشه و کفشاشو بهش هدیه میده

14 آبان 1395 توسط لبخند خدا
توریستی که متوجه کفش نداشتن ی فقیر میشه و کفشاشو بهش هدیه میده
 نظر دهید »

خدایا ممنونم که یه بار دیگه بیدار شدم..

14 آبان 1395 توسط لبخند خدا

جز روی تو من با صنمی غیر نسازم..زین اتش دل یکسره در سوز و گدازم..زان قوت عشق تو مگر بار خدایا..پاکیزه شود طینت هرروز نمازم

شاعر:رشید صیدمرادی

 نظر دهید »

مهلت پذیرش توبه معنوی...

14 آبان 1395 توسط لبخند خدا

نهج البلاغه حکمت۳۲۶:عمری که خدا از فرزند ادم پوزش را میپذیرد شصت سال است..

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

**لبخندخدا**

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • محافظین حریم زینب (س)

Random photo

تصویر جانسوز گریه فرزند خردسال شهید سامانلو پای ماکت ایشان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس